مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
تبادل
لینک هوشمند
پيوندهای روزانه
لینک های مفید |
حکایت خانه ویران پادشاهان آورده اند: وقتی عمرو بن لیث صفّار در زمستان بسیار سردی با لشکریانش وارد نیشابور شد، به سربازان خویش دستور داد در خانه های مردم سکنی گزینند. پیرزنی بود صاحب پنج عمارت، سربازان خانه های او را اشغال کردند. پیرزن به یکی از امرای عمرو شکایت کرد. امیر گفت: فردا هنگامی که من نزد عمرو هستم بیا تقاضای تخلیه ی خانه ات را مطرح کن. پیرزن فردا همان موقع آمد و گفت: من زن پیری هستم که پنج خانه دارم؛ همه را سپاه تو گرفته اند و مرا با پنج دختر و عروس در یک خانه جا داده اند. باز در همان جا نیز سپاهیان تو هستند. مناسب نیست سربازان در منزلی که چند زن و دختر هستند، زندگی کنند. عمرو گفت: تو می گویی لشکر در این سرمای شدید به سر ببرند؟ دور شو!پیرزن رفت. همین که دور شد، امیر به عمرو گفت: این زن پرهیزکار و عابد است، خوب است درباره ی او لطفی کنید. عمرو دستور داد پیرزن را برگردانند. وقتی او را آوردند، پرسید: قرآن خوانده ای! پیرزن جواب داد: آری. عمرو گفت: خدا در قرآن فرموده: «إ نَّ المُلُوکَ إِذا دَخَلُوا قَریَةً أَفسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهلِها أَذِلَّةً وَ کَذالِکَ یَفعَلُونَ؛ »[1] پادشاهان وقتی وارد شهری می شوند، آن را تباه می سازند، عزیزان آن دیار را خوار می کنند و این شیوه آنان است. ادامه مطلب |
موضوعات وب
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب |
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |